۱۹۹۵
استونر
کارآفرین کسی است که کسب و کاری مخاطرهآمیز و سازمان جدیدی را بنیانگذاری می کند.
۲۰۰۶
کریزمن
کارآفرینان، افراد یا گروههایی هستند که به شکل مستقل یا از جانب یک سیستم سازمانی عمل میکنند، سازمانهایی جدید ایجاد میکنندیا اقدام به نوآوری و احیا میکنند.
کارآفرینی برای هر جامعهای دارای سه نوع منفعت است، این منافع عبارتند از: افزایش رشد اقتصادی، ارتقای بهرهوری وپدید آمدن تکنولوژیها، محصولات و خدمات جدید.همانطور که پیشتر اشاره شد ایران کشوری سرشار از منابع مادی و انسانی است که باید به صورت کارا و اثر بخش مورد استفاده قراربگیرند.یکی از ویژگیهای خاص کشور ایران جوان بودن جامعه است که از طرفی مزیت و از سوی دیگر نیز چالشمحسوب میشود. از طرفی ایران همانند بسیاری از کشورها با معضل بیکاری روبرو میباشد. در حال حاضر یکی ازمشکلات اساسی ایران بیکاری قشر جوان است. رفع معضل بیکاری، ایجاد و تقویت راهکارهای اشتغالزایی و خوداشتغالی و حرکت به سمت توسعهجامعه نیاز به تربیت و آموزش افراد کار آفرین، کارآمد و خلاق را دوچندان کردهاست. کارآفرینی از طریق کشف و استفاده از فرصتها به رونق اقتصادی، نوآوری و تغییر در محیط و شیوه زندگی وفراهم کردن فرصتهای اشتغال به توسعه جامعه کمک می کند(خسروی پور و عسگریان دهکردی، ۱۳۹۲).
با نگاهی به روند رشد و توسعه جهانی در مییابیم که با افزایش فناوریهای پیشرفته، نقش و جایگاه کارآفرینان به طور فزایندهای بیشتر میشود. کارآفرین میتواند مهمترین تأثیر را بر توسعه اقتصادی داشته باشد. به همیندلیل در تبیین نظریه توسعه اقتصادی نقش اصلی را به کارآفرین نسبت میدهند. ازدیگر تأثیرات کارآفرینی میتوان به بهبود کیفیت زندگی، توزیع متناسب درآمد و بهدنبال آن آسودگی خاطر، بهرهبرداری از منابع و فعال شدن آن ها برای بهرهوری عظیمملی اشاره کرد. همچنین کارآفرینی موجب سود اجتماعی از طریق دولت میشود(طاهری و همکاران، ۱۳۸۹).
نقش و جایگاه خلاقیت و کارآفرینی در مغرب زمین به حدی است که اصطلاح”یا مرگ یا خلاقیت”در بین سازمانها جا افتاده است.بر همین اساس الگوی زیرتوسط جی او آکینب ( ۲۰۰۶ ) ارائه شده است.
شکل شماره ۲۱- الگوی جی او آکینب
در این الگو عوامل سه گانه نوآوری، خلاقیت و کارآفرینی مجموعاً باعث بالابردن موفقیت سازمانها میشوند.ایجاد و رشد خلاقیت در سازمان مستلزموجود عوامل و شرایط مناسب است که این عوامل میتوانند گوناگون باشند. عدهایمعتقدند که موفقیت سازمانها مبتنی بر وجود افراد خلاق است و بر همین اساسجذب و استخدام افراد خلاق را به سازمانها پیشنهاد میکنند. توجه دقیق به خلاقیت،به خوبی نشان میدهد که سازمانهای نوآور برای مسائلی از قبیل وقت آزاد، دسترسیبه اطلاعات، آزادی عمل، سیستم پیشنهادهای مؤثر و سریع، تشویق و خطرپذیری و نوآوری و غیره اهمیت فوق العادهای قائل هستند(فرهنگی و صفرزاده، ۱۳۸۴).
امروزه، کارآفرینی، تکامل چشمگیری داشته به طوری که انواع جدیدی از کارآفرینیبه منصفه ظهور رسیدهاست. به طور کلی اغلب محققان کارآفرینی را مشتمل بر دو نوععمده میدانند: کارآفرینی فردی و کارآفرینی سازمانی. کارآفرینی فردی و سازمانی از عوامل مهم رشد و توسعه اقتصادی به شمار میآیند، به شکلی که در غرب و برخی از کشورهای دیگر، دو دهه اخیر دهه های طلایی کارآفرینی نام گرفته و نیز در بیشتر کشورهای پیشرفته و در حال توسعه به عنوان اصلیترین منبع توسعه مورد توجه قرار گرفته است(Mccline, 2004).در پژوهش حاضر، کارآفرینی سازمانی مد نظر است. در ادامه به شرح تفصیلی این نوع کارآفرینی پرداخته میشود.
کارآفرینی سازمانی
در کارآفرینی فردی، فردکارآفرین به طور مستقل و جداگانه اقدام به انجام کارآفرینی میکند اما در کارآفرینیسازمانی، فرد کارآفرین در درون یک سازمان از قبل تأسیس شده اقدام به انجامکارآفرینی میکند. کارآفرینی سازمانی دارای فرایندی استکه با شناخت فرصت آغاز شده و با بهرهبرداری و برداشت به پایان میرسد. کارآفرینبا طی هر مرحله به مراحل بالاتر دست پیدا میکند(طاهری و همکاران، ۱۳۸۹).
شکل شماره ۲۲- فرایند کارآفرینی سازمانی
کارآفرینان در انجام این فرایند، باید دارای ویژگیهایی باشند تا بتوانند در کار خودموفق شوند که این شامل احساس مسئولیت و داشتن عزم و اراده، استفاده ازفرصتها، تحمل مخاطره، ابهام و عدم اطمینان، خلاقیت، اتکاء به نفس و قدرتسازش و انگیزه برتریطلبی میشود. اما در انجام کارآفرینی در سازمانها و شرکتها موانعی وجود دارد که بسیاری از آن ها ناخواسته هستند وبازخوردی از به کارگیری مدیریت سنتی به شمار میروند. در برخی مواقع این موانعآن قدر مخرب است که کارآفرینان ترجیح میدهند از این کار اجتناب کنند. برخی ازابعاد موانع کارآفرینی شامل ماهیت سازمانهای بزرگ، فقداناستعداد کارآفرینانه وشیوههای نادرست پاداش است(طاهری و همکاران، ۱۳۸۹).
کارآفرینی سازمانی به معنای اجرای فرایند کارآفرینی در داخل سازمان و با بهره گرفتن از ویژگیهایی همچون روحیه پشتکار، ریسک پذیری، خلاقیت و نوآوریست که طی آن گروهی از افراد درون سازمان تبدیل به موتور توسعه آن میگردند. به عبارت دیگر، کارآفرینی شرکتی، به مفهوم تعهدیک سازمان به ایجاد و مصرف محصولات جدید، فرایندهای تازه و نظام سازمانی نوین است (کرباسی و همکار
ان، ۱۳۸۸).
در واقعکارآفرینی
سازمانی فرایندیستکه سازمان طی میکند تا همه کارکنان بتوانند در نقش کارآفرین انجام وظیفه کنند و تمام فعالیتهای کارآفرینانه فردی و گروهی به طور مستمر، سریع و راحت در سازمان مرکزییا شرکت تحت پوشش خودمختار به ثمر برسد (ربیعیو نظریان، ۱۳۹۲).
کارآفرینی سازمانی فرایندی است که در کنش با محیط اتفاق میافتد. پویایی محیطی، محیطهای ناهمگن و غیریکنواخت، رقابت، ناامنی موجود در شرایط بازار، شرایط شغلی نامناسب، تهدیدات، فقدان فرصتها، رقابت بین کشورها، فقدان اهداف سیاسی روشن برای آینده، جهانی شدن و مناقشات بین نقش و ارزش، مجموعهای ظریف از شرایط قلمداد میشوند که بر کارآفرینی در سازمانها تاثیر میگذارند. کارآفرینی سازمانی و کارآفرینی درون سازمانی به عنوان دو راهبرد متفاوت برای تغییر و تحول در سازمانها و شرکتها مطرح میباشند. کارآفرینی درون سازمانی به فرایند آغاز فعالیتهای مخاطرهآمیز در درون سازمان توسط یک فرد گفته میشود و به آن فرد هم کارآفرین سازمان اطلاق میشود. در حالی که اگر کل شرکت و کارکنان دارای روحیه کارآفرینی شوند از آن به عنوان کارآفرینی سازمانی نام برده میشود. کارآفرینی سازمانی، تغییر در مدیریت و فعالیتهای سازمانی درجهت حرکت به سوی خودگردانی، نوآوری، انعطافپذیری و افزایش مسئولیتپذیری کارکنان است(خسروی پور و عسگریان دهکردی، ۱۳۹۲).
کارآفرینیسازمانیاولاگروهیاستوثانیافرایندی استکهسازمانطیمیکندتاهمهکارکنانبتواننددرنقشکارآفرینانجاموظیفهکنندو تمامفعالیتهایکارآفرینانهبهطورمستمروسریعدرسازمانانجامشود (صمدآقایی، ۱۳۸۲).
کارآفرینی سازمانییکی از مؤلفههای مهم سازمان و توسعه اقتصادی و ایجاد ثروت است. بنابراین کارآفرینی سازمانی تنها برای سازمانها سودمند نیست، بلکه میتواند بر نظام اقتصادی از طریق افزایش اثربخشی، بهبود فعالیتها، ایجاد صنایع جدید و نیز افزایش رقابت در سطح بینالمللی تأثیر گذارد (Kearney& et al., 2008).وجه تمایز کارآفرینان سازمانی با کارآفرینان مستقل در این است که کارآفرینان سازمانی کمتر میتوانند از ابتدای فرایند نوآوری (خلق ایده) تا انتهای آن (تجاریسازی ایده) بر امور نظارت داشته یا مجری آن باشند (صمدآقایی، ۱۳۸۲).