۱٫چه عواملی بر تخریب گرایی(وندالیسم) به عنوان رفتاری بزهکارانه در بین دانش آموزان دبیرستان های پسرانه شهرستان جاسک موثر می باشند؟
سئوالات فرعی
آیا بین پایگاه اجتماعی-اقتصادی و میزان گرایش به رفتار تخریب گرایی در بین دانش آموزان دبیرستان های پسرانه شهرستان جاسک رابطه وجود دارد؟
آیا بین وضعیت تحصیلی و میزان گرایش به رفتار تخریب گرایی در بین دانش آموزان پسر دبیرستان های شهرستان جاسک رابطه وجود دارد؟
آیا بین خانواده و میزان گرایش به رفتار تخریب گرایی در بین دانش آموز دبیرستان های پسرانه شهرستان جاسک رابطه وجود دارد؟
آیا بین گروه همسالان و میزان گرایش به رفتار تخریب گرایی در بین دانش آموزان دبیرستان های پسرانه شهرستان جاسک رابطه وجود دارند؟
آیا بین مدرسه و میزان گرایش به رفتار تخریب گرایی در بین دانش آموزان دبیرستان های پسرانه شهرستان جاسک رابطه وجود دارد؟
کدامیک از عوامل مؤثر بر تخریب گرایی در پیش بینی میزان گرایش به رفتار تخریب گرایی در بین دانش آموز ان دبیرستان های پسرانه شهرستان جاسک تأثیری بیشتری دارند؟
فصل دوم
مروری بر تحقیقات انجام شده
(ادبیات و مستندات ، چارچوب ها و مبنای ، سابقه و پیشینه تحقیق)
۲-۱ادبیات نظری
۲-۱-۱نظریههای روانشناختی
در مورد این نظریهها باید گفت به طور قطعی نمیتوان قضاوت کرد افرادی که رفتار انحرافی دارند به لحاظ ویژگیهای ژنتیکی و شخصیتی با سایرین تفاوت دارند چون افراد علاوه بر محیط خانواده که به عنوان اولین نهاد تربیت و پرورش کودک است جهت ادامه حیات، به محیطهای اجتماعی دیگر نیاز دارند. محیطهای دیگری که فرد آن را انتخاب میکند در حقیقت تحت تأثیر ساختار هر جامعه شکل میگیرد و به مرور زمان، نهادینه میگردد. پس در شکلگیری محیطهای اجتماعی، جامعه نقش بسزایی دارد، هر چه ساختار یک جامعه از نظم و پویایی بیشتری برخوردار باشد، گروه های انسانی که در آن شکل میگیرند ضمن پویایی مداوم، از نظم بیشتری برخوردار است و به همان نسبت کارکرد جامعهپذیری تأثیر بیشتری بر نوجوان و جوانان دارد. بنابراین نظریه روانشناختی و تأثیر قوی آن در بوجود آوردن فرد منحرف رد میشود و تأثیر آن متعادل میگردد(محسنی تبریزی، ۱۳۸۴).
۲-۱-۲نظریات جامعه شناختی
۲-۱-۲-۱نظریات جامعه پذیری
نظریات یادگیری اجتماعی باندورا و اکرز، نظریه همنشینی افتراقی ساترلند و آنومی دورکیم در این قسمت قرار می گیرند. این نظریات در مقابل نظریات روانشناسی در تبیین تخلفات قرار می گیرند.
فرض اساسی این دیدگاه آن است که، رفتار افراد از طریق تجربه های آنها کسب میشود. ارتباط بین موقعیتها، شرایط(محرک ها) و رفتارها، بازخوردها و ارزشها (پاسخها) از ابتدای زندگی به طور تدریجی شکل میگیرد. این ارتباطات از طریق تقویت، تنبیه و مشاهده رفتار دیگران تدریجاً به وجود آمده و تقویت میشوند. (شهرآرای،۱۳۸۳: ۲۲) در این تئوری پرخاشگری و خشونت به مثابه رفتارهایی در نظر گرفته میشود که براساس پاداشها و تنبیهها شناخته و آموخته میشوند. در این میان پاداشها و تنبیه هایی که الگوهای نقش ـ یعنی افرادی که رفتارشان به عنوان راهنمای عمل مورد توجه قرار میگیرد ـ به سبب رفتار پرخاشگرایانهشان دریافت میدارند، نیز مورد توجه قرار میگیرند(محسنی تبریزی،۱۳۸۳: ۱۸۸). همچنین در نظریه همنشینی، یادگیری در محیط اجتماعی آلوده به فساد مطرح میشود و موضوع خرده فرهنگهای گوناگون در شهر مورد توجه قرار میگیرد (ممتاز،۱۳۸۱: ۹۰).