توجه به نقش گروه های غیررسمی و تعامل آن با سازمان رسمی(علاقهبند، ۱۳۷۶، ص ۸۹- ۸۸).
۲ـ رویکرد نهادی سلزنیک
فیلیپ سلزنیک سازمانها را دارای حیات میدانست و اعتقاد داشت در عین اینکه سازمانها ابزارهایی برای تحقق اهداف هستند، از حیات مربوط به خود هم برخوردارند.
ساختارهای رسمی قادر نخواهند بود ابعاد غیرمنطقی رفتار سازمانی را تسخیر کنند زیرا عملکرد افراد سازمانی فقط بر اساس نقشهای رسمی نیست و علاوه بر این ساختارهای سازمانی ـ ضمن جنبههای رسمی ـ سیستمهای پیچیده غیررسمی را نیز که در آن روابط انسانی اعضاء شکل میگیرد را در بر میگیرند. ویژگیهای خاصی که همراه کارکنان وارد سازمان میشود و در قالب ساختار غیررسمی الزاماتی را بوجود میآورد.
اهمیت نظریه سلزنیک در تأکید او بر نهادینه سازی است. «نهادینه سازی فرایندهایی است که سازمان با آن خصوصیت ویژهای مییابد و به شایستگی متمایز یا شاید ناشایستگی آموخته یا درونساز دست مییابد» مهمترین جنبه نهادینه سازی آن است که اقدامات سازمانی با ارزشی فراتر از الزامات موجود ادغام گردد.
تعهدات نهادی زمانی ایجاد میشود که سازمان با مجموعهای از شرایط مشخص مانند فشارهای محیط و روابط گروه های غیررسمی مواجه باشد. نهادینه شدن جریان تکاملی سازمان است و مدیریت با انتخاب مأموریتهای ارزشی و ایجاد ساختار اجتماعی در بر گیرنده ارزشها، ایفاگر نقشی حیاتی در نهادینه شدن سازمان است.اهمیت نظریه نهادی، در بقاء سازمان به حدی است که اعضای سازمان برای اینکه امنیت (شغلی) خود را افزایش دهند، هدفهایی را که مورد پذیرش محیط قرار نمیگیرند تعدیل میکنند و در واقع سازمان با هدفهای خود برای بقاء و رشد خود معامله میکند(اسکات، ترجمه بهرنگی، ۱۳۸۰، ص ۱۰۰- ۹۵).
۳ـ طرحواره «پارسونز»
تالکوت پارسونز الگوی سیستم اجتماعی خود را بر اساس چهار مفهوم که به اختصار «آجیل » نامیده میشود بیان میدارد و معتقد است که هر سیستم اجتماعی برای دوام بقای خود ملزم به عمل به آنهاست:
سازگاری : تأمین منابع ، نیل به هدف : انتقال ارزشها (یا پوشش)
«پارسونز» این الگو را در سطوح بوم شناختی، ساختاری و روان شناختی سازمانها بکار میبرد. الگوی «پارسونز» در سطح بوم شناختی اهداف سازمانها را به اهداف جامعه مادر یا سیستم بزرگتر که سازمان در آن محاط است پیوند میدهد.
در سطح اجتماعی، سازمانها را به مثابه زیر سیستمهای جامعه بر حسب وظایفی که بر عهده دارند دسته بندی میکند.در سطح تحلیل ساختاری، هر سازمان رسمی را به منزله یک سیستم اجتماعی تحلیل میکند. چارچوبی را که پارسونز ارائه نموده مجموعهای از نیازهای وظیفهای است که اعتقاد دارد همه سیستمهای اجتماعی باید برای بقاء خود آنها را تأمین کنند. چارچوب نظری پارسونز جنبههای رسمی و غیررسمی سازمان را متفقاً در بر میگیرد و به همین علت چارچوب وی در مجموع نظریات نظریه پردازان سیستم حقوقی چارچوبی کاملاً جامع است. این الگو مورد استفاده تعدادی از محققان در تحقیقات سازمانی قرار گرفته است (اسکات، ترجمه بهرنگی، ۱۳۸۰، ص ۱۰۵-۱۰۰).
دیدگاه نظریه پرداز نظریه مفاهیم اساسی
سیستم حقیقی التون مایو روابط انسانی گروههای غیررسمی
چستر بارنارد همکاری همکاری همه برای تحقق یک هدف جمعی
فیلیپ سلزنیک رویکرد نهادی نهادینه سازی ـ تعدیل اهداف برای بقاء
تالکوت پارسونز الگوی سیستم اجتماعی سازگاری، نیل به اهداف، پیوستگی، میراث فرهنگی
جدول شماره ۲-۲ نظریههای مطرح در سیستم حقیقی را نشان میدهد.
جدول شماره ۲-۲ نظریههای مطرح در سیستم حقیقی
انتقادهایی که بر نظریههای سیستم حقیقی وارد آمده است:
دیدگاه سیستم حقیقی ساختار رسمی سازمانها را نادیده میانگارد و تأکید زیادی بر ساختار رفتار دارد. همچنین نظریههای سیستم حقیقی تأثیر محیط بر سازمان را به یک میزان مورد توجه قرار ندادهاند کما اینکه پژوهشهای اولیه در مطالعات هائورن، سازمان را همچون یک سیستم بسته مورد مطالعه قرار داده است.