شکل ۲- ۱ : مفهوم زنجیره تأمین (مقدسی، ۱۳۸۶: ۳۳).
۲-۲-۳- فرایندهای اصلی در هر زنجیره تأمین
مدیریت مواد (لجستیک داخلی)
توزیع فیزیکی (لجستیک خارجی)
مدیریت مواد به مسائل مرتبط با تهیه و ذخیره مواد خام و قطعات میپردازد. اگر مسئله جزئیتر بررسی شود مدیریت مواد، چرخه کامل جریان مواد را از خرید و کنترل داخلی تولید مواد تا برنامهریزی و کنترل موجودی در گردش، انبارداری، حملونقل و توزیع محصولات نهائی شامل میشود. از طرف دیگر توزیع فیزیکی شامل تمام فعالیتهای خارجی است که به فراهم کردن خدمات مشتری میپردازد. این فعالیتها شامل دریافت سفارش و پردازش آن، به کار گرفتن موجودی، حملونقل خارجی، قیمتگذاری، تبلیغات و مدیریت محصول برگشتی است. اگر فعالیتهای مربوط به مدیریت مواد را باهم ترکیب کنیم فقط یک زنجیره خطی با ارتباطات تجاری تکبهتک نخواهیم داشت، بلکه شبکهای متشکل از شبکههای گوناگون با روابط پیچیده سازمانها خواهیم داشت (چوپرا و میندل ، ۲۰۰۷).
۲-۲-۴- یکپارچگی زنجیره تأمین
زنجیره تأمینی که کاملاً یکپارچه باشد فقط باعث کاهش هزینه نخواهد بود بلکه برای سازمان، سهامدارانش و شرکا قرارگرفته در زنجیره تأمین، تولید ارزش خواهد کرد. اساس یکپارچگی سازمانی در به اشتراک گذاشتن اطلاعات است. پس از یکپارچگی اطلاعاتی در یک زنجیره تأمین میتوان هماهنگی بین اعضای زنجیره و سپس ارتباطات بین سازمانی را که باعث به اشتراکگذاری ریسک، هزینهها و منافع حلقهها و یا سازمانهای موجود در زنجیره است را از عوامل لازم برای یکپارچگی کل زنجیره تأمین دانست. اما چیزی که مشخص است این است که بازده یک زنجیره تأمین یکپارچه میتواند بسیار قابلتوجه باشد. بر طبق نظر لی (۲۰۰۰) یکپارچگی زنجیره تأمین باعث افزایش سود، افزایش سهم بازار، افزایش توان رقابتی و افزایش ارزش سازمان خواهد بود. یک زنجیره تأمین یکپارچه به شکلی هوشمند از اطلاعات بهمنظور هماهنگی فعالیتهای درون زنجیره استفاده میکند. اینگونه زنجیرهها ؛ ساختاری ایستا ندارند بلکه همیشه با توجه به شرایط بازار و خواستههای مشتریان تغییر میکند(گروبلار ، ۲۰۰۷).
لی، یکپارچگی زنجیره تأمین یک سازمان را نتیجه سه عامل زیر میداند:
هماهنگی و به اشتراکگذاری منابع
ارتباطات بین سازمانی
یکپارچگی اطلاعاتی
۲-۲-۵- معیارهای عملکرد زنجیره تأمین
هر معیار عملکرد یا گروهی از معیارهای عملکرد برای تعیین میزان کارایی و اثربخشی یک سیستم مور د استفاده قرار میگیرد (یوتنر و همکاران، ۲۰۰۳).
کلی بودن: یعنی اندازهگیری تمام جنبههای یک موضوع
جهانی بودن: به معنای اینکه معیار مذکور، مقایسه را تحت شرایط متفاوت امکانپذیر میسازد.
قابلاندازهگیری بودن (دادههای موردنیاز قابلاندازهگیری باشند)
سازگاری با اهداف سازمان