تأمین این نیاز است؛ چنانچه پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرمایند: کودکان را دوست بدارید و به ایشان ترحم کنید. همچنین میفرمایند: کودکان خود را ببوسید که بهر بوسهای درجه در بهشت برای شما خواهد بود. و درجایی دیگر بیان میدارند: نگاه کردن پدر و مادر به فرزند از روی محبت عبادت است. امام علی(ع) میفرمایند: بوسیدن فرزند رحمت است.
ازجمله نظریاتی که در جرمشناسی در تحلیل علل بروز رفتار نابهنجار و جرم مطرح است؛ نظریه نیازهای اساسی آبراهام مازلو میباشد که این نظریه هرمی از این نیازها را به ترتیب اهمیت و اولویت ارائه میدهد که عبارتاند از: ۱- نیازهای جسمی و فیزیولوژیک (مانند نیاز به غذا و آب و غیره) ۲- نیاز به امنیت، حمایت و ثبات خانوادگی ۳- نیاز به محبت ۴- احساس ارزش و اعتبار و موقعیت اجتماعی ۵- خود شکوفایی. وی معتقد است چنانچه نیاز به محبت تأمین نشود خود شکوفایی و اظهار وجود مطرح نمیگردد و کسانی که از این لحاظ با کمبود مواجه هستند دچار مشکلات و عقدههایی میشوند که به تعبیر فروید هنگامیکه موقعیت بروز آن فراهم شود به اشکال مختلف که خیلی از آن ها ویرانکننده است بروز میکند.
به لحاظ علم روانشناسی دخترانی که با کمبود محبت مواجه هستند، دچار افسردگی میشوند و افراد بیحرکت بوده که فعالیتشان در حال رکود است، همچنین گرایش به تخریب و آسیب رساندن به دیگران دارند. تحقیقات روانشناسی به نام «مان» به لحاظ علمی ثابت نموده که دخترانی که با کمبود محبت روبهرو هستند اغلب درونگرا بوده و در عالم تخیل سیر نموده و از جهان واقعی به دور میباشند. جان بالبی در مورد محرومیت از محبت مادری تحقیقاتی انجام داده که حاکی از آن است که این امر زمینهساز بسیاری از اختلالات شخصیتی، خشونتها، دزدیهای مکرر، عدم توجه در کلاس، رفتارهای غیرمتعارف جنسی و غیره است.
دو نهاد خانواده و مدرسه در تأمین این نیاز دانش آموزان تأثیر بسزایی دارند؛ بنابراین ارضای متعادل نیاز به محبت، رشد عاطفی و شخصیتی فرد را تسهیل می کند و این امر منجر به رشد اجتماعی مطلوب فرد میگردد. دانشآموزانی که از آغاز حیات (دوران کودکی) این نیازشان در خانواده توسط والدین و در مدرسه توسط مربیان ارضا شده باشد دیگر در بیرون از محیط خانه به دنبال محبت نمیباشند؛ زیرا خانه و مدرسه را کانون محبت دانسته و به یک امنیت و آرامش روانی دستیافتهاند. بنابراین میتوان گفت بروز رفتار نابهنجار امروز دانش آموزان دختر میتواند ریشه درگذشته و عدم تأمین نیاز به محبت در دوران کودکی داشته باشد؛ زیرا کودک نیاز به محبت دارد و درصورتیکه محبت نبیند در سنین بالاتر محبتی را که در خانه ندیده در کوچه و خیابان جستجو می کند..
ب: کمبود امنیت
از دیگر نیازهای روانی دختران که در رشد و سلامت رفتار آن ها تأثیر دارد، نیاز به امنیت است. تأمین این نیاز در دوران کودکی و نوجوانی به سبب ویژگیهای خاص عاطفی و روانی بهویژه از سوی دو نهاد خانواده و مدرسه حائز اهمیت است. عدم تأمین این نیاز و احساس ناامنی مبتنی بر برداشت حس پراکندهای است و به صور مختلف بروز میکند؛ بخشی از آن مربوط به منش افراد و بخشی دیگر زاییده محیط بوده که بهصورت واکنشهای تنی و روانی بروز میکند. لوسین بودت بیان میدارد: «از هر راهی که بزهکار وارد بزهکاری شود و در همه عواملی که به جرم و بزهکاری می انجامد، وجه مشترک آن ها عدم امنیت، اضطراب، ستیزهجویی و احساس گناه است.» زیرا عدم امنیت منجر به دلهره و اضطراب شده، موجبات ستیزه گری را فراهم می کند و رفتارهای را مرتکب میشود که غیراخلاقی و غیراجتماعی است همینکه فرد در چنین شرایطی قرار گرفت احساس گناه میکند و این باز منجر به دلهره میشود و این حلقه معیوب و دور باطل مرتباً شخص را دربرمی گیرد.
احساس ترس و ناامنی جرئت، جسارت و خلاقیت را از دختران سلب نموده، احساسات وعواطف آنان را سرکوب کرده و منجر به عوارض و نابسامانی روانی و رفتاری میگردد. دانش آموزان باید در محیط خانه احساس امنیت نماید و همواره بداند از حمایت و پشتوانۀ والدین برخوردار هستند ودر صورتیکه محیط خانه متشنج باشد نوجوان در خانه احساس امنیت نمیکند. در مدرسه نیز طرز برخورد دبیران و مسئولین مدرسه باید برای دانشآموز ایجاد امنیت کند درصورتیکه دبیران رفتاری نامناسب بادانش آموز داشته باشند آنها دیگر محیط مدرسه را امن نخواهند دانست.
بنابراین از بین رفتن حس امنیت نسبت به محیط خانه یا مدرسه منجر به گسست پیوند و ارتباط دانش آموزان با دو نهاد خانواده و مدرسه شده؛ وآنان درصدد تأمین این نیاز در خارج از این دو محیط برمیآیند که خود میتواند زمینه انحرافات آنان گردد.
ج: کمبود عزتنفس
از دیگر نیازهای روانی که در شکلگیری شخصیت و رفتارهای نوجوان تأثیر بسزایی دارد تأمین نیاز به احساس عزتنفس است. «عزتنفس به معنای احترام به خود، احساس ارزشمند بودن است و در اصطلاح عزتنفس بیانگر میزان پذیرش و مقبولیتی است که فرد نسبت به خود دارد.»
در ارتباط با تأمین این نیاز و اهمیتی که در شکلگیری رفتار دارد در اسلام تأکید فراوان شده است. در آیات قرآنی مشاهده میکنیم که انسان بهعنوان اشرف مخلوقات شناختهشده که دارای ارزش و کرامت است. و یا آمده است به نامها و القاب زشت یکدیگر را نخوانید همچنین بیان قرآن مبنی بر پرهیز از تمسخر و تحقیر افراد که بیان میدارد هیچ گروهی، گروه دیگر را مسخره نکند. بیانگر تأکید بر تأمین این نیاز بوده که میتواند از بروز انحرافات و ناهنجاریها جلوگیری نماید. همچنین امام علی (ع) میفرمایند: حق فرزند بر پدر آن است که نام نیکو بر فرزند نهد. زیرا ممکن است فرزندان به خاطر نام ناشایست مورد تمسخر و تحقیرواقعشوند و عزتنفس و اعتمادبهنفس خود را از دست بدهند.
در برخی روایات از سوی ائمه معصومین آثار کمبود عزتنفس اینگونه بیانشده است: امام علی (ع) میفرمایند:«آنکس که خود را پست بداند به خیر نیکی او امیدوار نباش.» امام هادی (ع) میفرمایند:«کسی که خود را پست بداند از شر او ایمن مباش.» همچنین امام صادق (ع) میفرمایند:« هیچ مردمی نیست که تکبر ورزد یا خود را بزرگ بشمارد مگر به خاطر ذلتی که در نفس خود مییابد».
باید دانست که نحوه برخورد اطرافیان بهویژه والدین و مربیان نقش قابلتوجهی در شکلگیری و عدم ایجاد این احساس دارد. بهطور مثال دانشآموزی که در مدرسه با رفتار نامناسب مربیان روبرو است و مدام مورد تحقیر و سرزنش قرار میگیرد، یا در خانه با بی توجهی و کم مهری والدین روبهرو میشود یا به دلیل وجود برخی نقایص جسمی نظیر لکنت زبان، کوتاهی یا بلندی بیشازحد قد مورد تمسخر همکلاسیها یا سایر افراد جامعه قرار میگیرد عزتنفس خود را از دست میدهد. وقتی دانشآموز احساس حقارت کرد برای جبران نقایص خود دست به اعمالی میزند تا دیگران را تخت تأثیر قرار دهد و از این راه توجه آنان را به قدرت و نیروی خود جلب کند تا بدینوسیله حقارت خویش را جبران نماید.

اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوندبرای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.
رشته حقوق همه گرایش ها : عمومی ، جزا و جرم شناسی ، بین الملل،خصوصی…
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
کاپلان در تحقیقات خود به این نتیجه رسید اشخاصی که عزتنفس پایینی دارند برای جبران این کمبود و به دست آوردن احترام دست به رفتارهای بزهکارانه میزنند. همچنین فیلد و سادنبرگ در پژوهشی در مورد نوجوانان نابهنجار دریافتند که عزتنفس این نوجوانان کمتر از نوجوانان عادی است. در ارتباط بین بروز رفتار نابهنجار دانش آموزان و عزتنفس پایین میتوان چنین گفت که این دانش آموزان احساس بیکفایتی نموده، اعتمادبهنفس لازم را ندارند و برای خود ارزشی قائل نیستند؛ درنتیجه راحتتر دست به اعمال غیراخلاقی میزند زیرا ارتکاب چنین رفتارهای بااحساسی که از خویشتندارند سازگارتر است و از انجام عمل غیراخلاقی کمتر احساس پشیمانی میکنند. اینگونه دانش آموزان چون ارزشی برای خود قائل نیستند در راستای تأمین این نیاز بدون سنجش درستی اعمال دیگران خیلی زود تحت تأثیر آن ها قرار میگیرند و مقاومتشان در مقابل ارتکاب رفتار نابهنجار کمتر است.
گفتار سوم: رابطه صفات مذموم با رفتار نابهنجار
وجود برخی صفات مذموم نظیر حسادت، تکبر، بدبینی میتواند منجر به بروز رفتارهای نابهنجار دانش آموزان گردد. دین مقدس اسلام همواره این صفات را مذموم دانسته و به آثاری که این صفات بر روان و رفتار انسان دارد اشاره نموده است که در ذیل به برخی از این صفات ناپسند اشاره میکنیم.
الف: حسادت
یکی از صفات نکوهیده اخلاقی که ممکن است خاستگاه بسیاری از ناهنجاریهای فردی و اجتماعی باشد و منجر به ارتکاب جرائم و رذایل اخلاقی گردد حسادت است. حسادت در مفهوم لغوی به معنای آرزوی زوال نعمت کسی را خواستن، رشک بردن و حسد ورزیدن است.
در مفهوم اصطلاحی راغب اصفهانی حسادت را اینگونه تعریف میکند: «حسد آرزوی از دست رفتن نعمت کسی است که مستحق آن نعمت باشد و چهبسا به زوال آن نعمت تلاش هم بکند. امام خمینی بیان میدارد حسادت عبارت است از حالتی نفسانی که صاحب آن آرزو کند سلب کمال و نعمت متوهمی را از غیر، چه آن نعمت را خود دارا باشد و یا نه و چه بخواهد به خودش برسد یا نه.»
در اسلام آیات و روایات فراوانی در موردحسادت وجود دارد که این صفت قبیح را ریشه بسیاری از گناهان و جرائم دانسته و ضمن زشت دانستن این صفت، ویژگیهای شخص حسود و آثار حسادت را بیان میدارد. برخی از این آیات بدین شرح است: «نفس سرکش کمکم او را به کشتن برادرش ترغیب کرد سرانجام او را کشت و از زیانکاران شد.» » یوسف را بکشید یا او را به سرزمین دوردستی بیافکنید تا توجه پدر فقط به شما باشد. همچنین در سوره فلق آمده است از شر حسود به خدا پناه ببرید. این آیات بیانگر این حقیقت است که حسادت میتواند زمینهساز و عامل بروز انحرافات و جرائم شود.
در برخی از روایات ویژگی فرد حسود اینگونه بیانشده است: امام علی (ع) میفرمایند: «حسود پیوسته مخزون و غمناک است». همچنین ایشان در روایتی دیگر بیان میدارند «حسود زیاد حسرت میخورد و گناهان خود را چند برابر میکند.» شخص حسود احساس خشم میکند همانگونه که ایشان میفرمایند: «حسود بر کسی که گناهی ندارد خشمگین است و یا میفرمایند: کینهتوزی خوی حسودان است.»« حسود زود پرخاش میکند و دیر آشتی میکند.» با توجه به این روایات حسادت عامل بروز بسیاری از ناهنجاریها است و شخص حسود دچار نوعی بیماری روانی بوده که آرامش را از وی سلب میکند چنانچه که در روایت آمده حسد دربند افکن روح است و شخص حسود همیشه بیمار است. با توجه به اینکه تأثیرگذاری این عامل بهعنوان عاملی درونی و روانی بر بروز انحراف از منظر اسلام به اثبات رسیده میتوان بیان داشت بین این صفت نکوهیده و رفتارهای نابهنجار رابطه وجود دارد.
ب: بدبینی
بدبین در لغت به معنای شخصی است که به هر امر و مسئلهای از روی بدگمانی نگاه کند. بدبینی و بدگمانی که در منابع اسلامی از آن به سوءظن تعبیر شده، یک حالت درونی است که موجب عدم اعتماد شخص به دیگران و اطرافیانش میشود، ازاینرو نسبت به حوادث، وقایع، افراد و کارهای آنان بادید منفی نگریسته و آن ها را بهصورت نادرست تفسیر میکند.
ریشه بسیاری از گناهان در اسلام بدبینی و بدگمانی است چنانکه در قرآن آمده است «ای کسانی که ایمان آوردهاید از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پارهای از گمانها گناه است …» امام علی (ع) میفرمایند: بدگمانی کارها را در هم میریزد و بدیها را برمیانگیزد. همچنین میفرمایند: «گمان خطا میکند و …»
از منظر علم روانشناسی بدبینی به صورت نگرش منفی، بدبینی بیمارگونه و پارانویا است. نگرش منفی بیانگر منفیبافی فرد نسبت به مسائل پیرامون است که در اثر تجربیات منفی ایجاد میشود و منجر به بیاعتمادی فرد می گردد. بدبینی مرضی و پارانویا مشتمل بر نوعی نگاه خلاف واقع نسبت به دنیا است که از اختلال در عملکرد مغز ناشی میگردد. در بیان خصوصیات افراد بدبین میتوان گفت آنان دیدی تاریک نسبت به زندگی دارند، احتمالات منفی را واقعی میدانند، امیدی به آینده ندارند و معتقدند که همیشه بازنده هستند، این امر امکان پیشرفت و ابتکار را از