ICT (تجارت خوشهای نهادی) و RTM (جنبش تجارت خردهفروشی) دو سبک مختلف از معاملات قیمت هستند. ، هر کدام ویژگی ها و سودآوری منحصر به فرد خود را دارند. این پاسخ مقایسه ای جامع بین این دو ارائه می دهد، تفاوت های آنها را برجسته می کند و بحث می کند که کدام سبک سودآورتر است. با این حال، توجه به این نکته ضروری است که نتایج فردی ممکن است بسته به عوامل مختلفی مانند تجربه معاملهگر، مدیریت ریسک، و شرایط بازار متفاوت باشد.
سبک اقدام قیمت فناوری اطلاعات و ارتباطات:
سبک اقدام قیمت فناوری اطلاعات و ارتباطات با سفارشات سازمانی بزرگی مشخص می شود که به دلیل اندازه و تأثیر خود، بازار را در الگوی قابل پیش بینی تری حرکت می دهند. این سفارشها معمولاً توسط صندوقهای تامینی، صندوقهای بازنشستگی و سایر مؤسسات مالی بزرگ انجام میشوند. اقدام قیمت فناوری اطلاعات و ارتباطات شامل رعایت موارد زیر است:
- سطوح قیمت: موسسات اغلب سفارشها را در اطراف سطوح قیمتی قابل توجهی مانند سطوح روانی (اعداد گرد)، نقاط محوری یا تاریخی ارسال میکنند. سطوح پشتیبانی/مقاومت.
- حجم: سفارشهای بزرگ را میتوان با تجزیه و تحلیل افزایش حجم در سطوح قیمتی خاص یا در بازههای زمانی خاص شناسایی کرد.
- سفارش. جریان: درک جریان سفارش به معاملهگران کمک میکند تا فشار خرید/فروش نهادی را شناسایی کرده و حرکتهای آتی قیمت را پیشبینی کنند.
- احساسات بازار: تجزیه و تحلیل احساسات بازار بینشهایی را در مورد چگونگی درک نهادها از بازار و به معاملهگران کمک میکند تا حرکتهای بعدی خود را پیشبینی کنند.
- جیبهای نقدینگی: شناسایی جیبهای نقدینگی به معاملهگران اجازه میدهد تا پیشبینی کنند موسسات ممکن است بر اساس نقدینگی موجود در بازار کجا سفارش دهند.
سبک اقدام قیمت RTM:
سبک اقدام قیمت RTM توسط رفتار معاملهگران خردهفروش هدایت میشود که بیشتر از تجارت نهادی، تکانشی و احساسی است. . اقدام قیمت RTM شامل رعایت موارد زیر است:
- واکنشهای قیمت: معاملهگران خردهفروش اغلب به رویدادهای خبری یا شاخصهای فنی واکنش تکانشی نشان میدهند و باعث حرکت سریع قیمت در هر دو جهت میشوند.
- نوسانات بازار: معامله گران خرد تمایل دارند که نوسانات بازار را در زمان عدم اطمینان یا رویدادهای خبری با تأثیر بالا افزایش دهند.
- افراطی احساسات: معامله گران خرده فروشی اغلب احساسات شدیدی را در طول بازارهای پرطرفدار یا نزدیک به سطوح قیمت قابل توجه نشان می دهند که می تواند منجر به برگشت سریع قیمت شود.
- تجزیه و تحلیل فنی: معامله گران خرده فروشی به شدت به ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی از جمله متکی هستند. میانگین متحرک، RSI یا سطوح اصلاح فیبوناچی برای تصمیم گیری در معاملات.
- مشارکت در بازار: تجزیه و تحلیل مشارکت معامله گران خرده فروشی به شناسایی نقاط عطف بالقوه در بازار بر اساس الگوهای رفتاری آنها کمک می کند.<
مقایسه سودآوری:
هر دو سبک ICT و RTM در مورد سودآوری مزایا و معایب خود را دارند:
- تأثیر بازار: سبک ICT به دلیل اندازه سفارشهای بزرگتر، تأثیر قابلتوجهی بر بازار دارد، که به طور بالقوه منجر به سود قابلتوجهی برای کسانی میشود که میتوانند جریان سفارش سازمانی را به دقت شناسایی کنند. با این حال، به دلیل اندازه موقعیت بزرگتر و لغزش احتمالی در طول اجرا، می تواند منجر به افزایش ریسک شود.
- قابلیت پیش بینی: سبک ICT به دلیل اندازه بزرگتر به طور کلی قابل پیش بینی تر از سبک RTM است. و نفوذ دستورات نهادی. معامله گرانی که می توانند به طور دقیق جریان سفارش های سازمانی را بخوانند، در پیش بینی تغییرات قیمت آتی برتری دارند. با این حال، این بدان معناست که شناسایی جریان سفارش سازمانی میتواند چالشبرانگیزتر از شناخت الگوهای رفتار معاملهگران خردهفروش باشد.
- نوسانپذیری بازار: سبک RTM تمایل به ایجاد نوسانات بیشتر در بازار به دلیل معاملهگران خردهفروش دارد. رفتار عاطفی و تکانشی، به طور بالقوه منجر به فرصتهای معاملاتی مکرر میشود، اما به دلیل حرکات غیرقابل پیشبینی قیمت، ریسک را افزایش میدهد. معامله گرانی که می توانند ریسک را در شرایط نوسان بازار به طور موثر مدیریت کنند، ممکن است در شرایط خاص سبک RTM را سودآورتر از سبک ICT بدانند.
- تحلیل فنی: سبک RTM به شدت بر ابزارهای تحلیل تکنیکال متکی است. ، شناسایی مداوم فرصت های معاملاتی بالقوه را برای معامله گران با درک کامل از این ابزار آسان تر می کند. با این حال، این بدان معناست که تشخیص الگوهای رفتار معاملهگران خردهفروش برای سایر معاملهگران آسانتر است و مزیت را برای کسانی که صرفاً به شاخصهای تحلیل تکنیکال برای معاملات خود متکی هستند، کاهش میدهد.
- منحنی یادگیری: منحنی یادگیری برای سبک ICT به دلیل پیچیدگی و اتکا به ابزارهای کمتر مورد استفاده مانند تجزیه و تحلیل جریان سفارش و شناسایی جیب نقدینگی، عموماً شیب بیشتری نسبت به سبک RTM دارد. معامله گران با پایه قوی در تحلیل تکنیکال ممکن است در ابتدا سبک RTM را آسان تر یاد بگیرند، اما نباید مزایای بالقوه تسلط بر تکنیک های ICT را در طول زمان نادیده بگیرند.
- مدیریت ریسک: مدیریت ریسک موثر برای موفقیت در هر دو سبک بسیار مهم است، اما زمانی که تجارت با اندازه موقعیت های بزرگتر مرتبط با استراتژی های سبک ICT به دلیل افزایش ضررهای احتمالی ناشی از لغزش، بسیار مهم تر می شود. یا حرکات نامطلوب بازار در طول دوره اجرا یا نگهداری تا رسیدن به اهداف سود یا رسیدن به ضررهای توقف